۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

پیشنهاد بی شرمانه

نمیدونم اینجا چرا هنوز صورتیه؟.....ه
تاریخ دقیقش را یادم نیست.از یک زمانی ببعد که حداقل بیست سالگی می شود،انرژی زیادی صرف کردم-مجبور شدم که صرف کنم- تا همین یک جمله را به برخی (اول آقایون و سپس آقایون و خانمها ) بفهمانم که: من تمایلی به سکس با شما ندارم دوست منخیلی با مزه می شوند وقتی خودشان نزدیک ساعت هفت صبح که داشتند از ده شب فک می زدند اعتراف می کنند که دیگر زیادی دارند گیر می دهند.اما شانس دیگه ای وجود نداره؟
این جور وقت ها که به طرف حس خاصی نداری،هر جوابی بدهی احمقانه است.از الان حد اقل من نمیتوانم برای حس و حال سکسی ام برنامه ریزی کنم.این قول گرفتن ها که :قول میدی؟حد اقل بغلت کنم؟ و سکوت طولانی من و در ادامه :ببخشید ناراحتت کردم؟ خیلی بنظرم احمقانه میاد.اگر قصد کنم با کسی بخوابم اصلا اهمیت نمی دهم نظرش نسبت به من چیست.تمام سعیم را در برگزاری یک فضای رمانتیک ...شام رمانتیک...و چیدن عناصر رام کننده و اغوا کننده در زمان و مکان خواهم کرد و بی انکه دهنم را باز کنم خودم را به "او" نزدیک میکنم...........ه
هی شماهایی که میخواهید مخ من را بزنید!و از اقصی نقاط ایران اسلامی هستید!خلاقیت داشته باشید.

هیچ نظری موجود نیست:

فهرست وبلاگ من